البته این بار نه به خاطر پخته شدن خامی و از این حرفا! این ترم دیگه داره خیلی طولانی میشه و از بخت بد هر چی جلو تر میریم و خسته تر میشم، درصد نمره هایی که تمرینا و پروژه ها دارن بیشتر میشه. اینجا می نویسم که ترم تموم شد نزنم زیرش!
پ.ن: امروز شنیدیم یک جا غذای مجانی میدن. رفتیم جلوی در، پرسیدیم برنامه چیه؟ پرسید دانشجوی فوق هستید؟ گفتیم آره. گفت بفرمایید تو غذای مجانی میل بفرمایید. بعدا فهمیدیم اختتامیه برنامه خاصی برای دانشجو های لیسانس بود! ولی خداییش به بی آبروییش میارزید، نزدیک 30-40 چوق غذای مفت ریختیم تو خندق بلا!
اما ترم دوم من 5 ماه گذشته و فقط 2جلسه برا اشنایی رفتیم سر کلاس.خوب عیده دیگه!
غذا هم نوش جوووونت!
حاجی نگوو من هنوز مزهٔ پنیر تو دهنمه :-&&&&
haji yani az tasua ashuraye inja badtare???
Fek mikardam faghat irania injuri bashan… 😀