دیروز بالاخره اولین مصاحبه تلفنی ام رو انجام دادم. با اینکه قبل مصاحبه کلی تمرین کرده بودم و آماده بودم، اما نیم ساعت که به قرار مونده بود اضطراب شدیدی گرفتم. تنها راه چاره رو در نوشیدن اندکی الکل دیدم، برای همین یکی دو پیک ویسکی سر کشیدم. واقعا تاثیر خیلی خوبی داشت. نه تنها کلی ریلکس شدم، بلکه بر خلاف آموزه های متخصصان که گفته بودن پشت تلفن هم برای جنبه روانی باید کت و شلوار پوشید، همون لباس توی خونه رو هم که داشتم درآوردم و روی تخت لم دادم.
بر اساس چیزایی که توی رزومه نوشته بودم کلی من رو سوال پیچ کرد و از زمین و زمان پرسید. من قبلش رفته بودم بر اساس اسم یارو، وبلاگی رو که راجع به مدیریت تیم ها می نوشت زیر و رو کرده بودم. توی یکی از پست های قدیمیش نوشته بود که افرادی رو که استخدام می کنید باید چه خصوصیاتی داشته باشن. من هم توی هر جوابی که می دادم یکی دو تا از اون خصوصیات رو به زور چپوندم و خلاصه آخرش به نظرم یارو رو کلی شاد کردم. حالا قرار شد بعد از یه تست برنامه نویسی برم برای مصاحبه حضوری. فقط نمی دونم اونجا با بوی الکلی که دهنم داره چیکار کنم!
My Friend,
I would recommend you to build a new site and write your blogs in English. In this case you will definitely hit «Phd Comic» website 😉
You can name your site «MSc Comic» 😀
Have Fun
خربزه بخور بعد برو!
به علیرضا: نظر لطفته!
به الهام: خربزه؟ اگه بخورم که فی المثل لرزه هم میگیرم که!